کانون قرآن

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

>
به ما امتیاز دهید .
کانون قرآن
کانون در شبکه های اجتماعی



آخرین مطالب
آقا تهرانی: کسب مقام آزادگی امام حسین(ع) تمرین می‌خواهد


تصویر بزرگ
سرویس دفاع مقدس و انقلاب اسلامی: حجت‌الاسلام آقاتهرانی گفت: امام حسین در آخرین لحظات زندگی‌اش با تکیه بر شمشیر روی دو زانو ایستاد و فریاد زد «ای ابوسفیانیان! اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، در زندگی‌تان آزاده و مرد باشید.» این آزادگی تمرین می‌خواهد.

حجت‌الاسلام مرتضی آقاتهرانی، استاد اخلاق که شب‌های دهه اول محرم در جمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر سخنرانی می‌کند، در سخنانی‌ به این مناسبت افزود: آیه‌ای در قرآن کریم هست که جزو مباحث فراسنتی است. برخی از سنن الهی جزو رده‌های اول قرار دارند؛ چون این آیات شیوه‌های خداوند را با کل حیات هستی بیان می‌کند. این آیه در سوره نحل (95) بیان شده و خدا در آن می‌فرماید: "ولا تشتروا بعهدالله ثمناً قلیلاً انّما عندالله هو خیرُ لکم اِن کنتم تعلمون " (هرگز پیمان الهی را با بهای کمی معامله نکنید (که هر بهایی در برابر آن ناچیز است) آنچه نزد خداست برای شما بهتر است اگر می‌دانستید.)

وی ادامه داد: خدا اظهار می‌کند، ما این عهدی که با شما داریم، فوق‌العاده است. ارزشش بیش از آن است که تو خیال می‌کنی و آن را مفت از دست نده. به خود اجازه نده تا عهد خدا را معامله کنی. حال در مقابلش هر چیزی بدهند "ولا تشتروا "، اشترا در مقابل بیع است. بیع فروختن و اشترا خریدن و انتخاب خرید هم معنا می‌دهد. وقتی اینگونه می‌گوید، یعنی در برابر این چیزی که می‌دهید یا چیزی که می‌گیرید، مواظبت کنید چه چیزی به شما می‌دهند و در لحظه‌ای کوتاه معامله را تمام نکنید.

حجت‌الاسلام آقاتهرانی اضافه کرد: "معامله نکنید، آنچه نزد خداست " بیایید با خود خدا معامله کنیم. خود خدا خودش چیزی دارد و می‌گوید با خود من معامله کن. دارایی تو خود من هستم و با کس دیگری وارد معامله نشو. "انّما " که در این آیه آمده است، از واژه‌های "حصر " است و "فقط " معنی می‌دهد. از آدات "حصر " است. مثلاً انسان راستگو کسی است که وقتی حصری را به کار برد، راست باشد. انسان به دنبال خیر محض است و می‌خواهد تا بهترین‌ها را در اختیار داشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: اگر دقت کنید، وقتی اول صبح یک بار کامیون هندوانه را مقابل یک میوه فروشی خالی می‌کنند، مردم هنگامی‌که برای خرید می‌آیند، یکی می‌زنند به هندوانه و دیگری را برمی‌دارند. تا آخر هم هندوانه‌ها به‌فروش می‌رود. پس چرا اینکار را می‌کنند؟ خوب همه می‌خواهند بهترین را انتخاب کنند و همه دنبال "خیر " هستند. در انتخاب دقت کنید که به راستی بهترین باشد، اما به شرطی که بدانید "ان کنتم تعلمون ". مشکل آدم‌ها جهالت است و ما همه به یک چیز بد گرفتاریم و آن نادانی است. برای درست بودن انتخاب به دو عامل نیازمندیم. 1ـ بدانیم چه می‌خواهیم 2ـ به دنبال آن برویم. اگر یکی از این دو خراب باشد، همه چیز به‌هم می‌ریزد.

حجت‌الاسلام آقاتهرانی گفت: ما بصیرت نداریم که کدام درست است و وقتی می‌فهمیم که درست چیست، به دنبالش نمی‌رویم. جالب‌ترین آیات درباره همین امانتی که خدا به ما داده است در سوره احزاب قرار دارد. این عهد خدا چیست؟ ما با خدا چه عهدی داریم و این عهده از کجا آمده است؟ به اعتقاد من یکی از این امانت‌ها، حالت بندگی برابر خداست و اینکه مقابل هیچ‌کس و هیچ‌چیز سر کرنش فرو نیاوریم. خدا می‌گوید که فقط او را بپرستیم. این راه مستقیم است. اگر بشر به مرحله‌ای برسد که فقط بندگی خدا کند و خودش را از بندگی غیر، راحت کند، کامل می‌شود. در تمام انتخاب‌ها، انتصاب‌ها و حرکاتش بندگی کند و فقط یک قید بیشتر را نپذیرد؛ چون آزاد خلق شده است و آزادی را همه جانداران می‌دانند و می‌خواهند.

وی اظهار داشت: خدا می‌فرماید که: ای انسان! آزاد باش که من تو را آزاد آفریدم. ما باید فقط در قید خدا باشیم. ما هرچه داریم، به خود نسبت می‌دهیم. ثروت، دارایی، مال، همسر، دولت، دشمن و ... را در من می‌بینیم و منیت داریم. با این حال اختیار اینکه من، خودم را بکشم را ندارم. چون مال خودم نیستیم و مال دیگری یعنی خدا هستم. خدا می‌گوید که بندگی احدی را نپذیر. همه چیز تو مال من است و من آفریدمش و نمی‌خواهم بندگی غیر را کنی. اگر قید فقط "من " را بپذیری، آزادی را یافته‌ای، اما یک جایی خط قرمز است. چه کسی باید آن را تعیین کند؟ اسلام مخالف این است که از جمع 100 نفره، 51 نفر اتفاق نظر داشتند، 49 نفر دیگر گوش کنند. حکم فقط برای خداست. بندگی خدا را بپذیر. خدا می‌فرماید که اگر من گفتم از محمد (ص) حرف‌شنوی داشته باش، چون من می‌توانم این حرف را بزنم. چون همه چیز تو برای من است.

بنابراین ولایت خاتم و ولایت امام درست می‌شود و کسی نمی‌تواند بگوید، بله یا خیر. حال هم اینجوری است و ما اصل ولایت فقیه را به همین جا متصل می‌کنیم. ولایت فقیه با چند واسطه باید برگردد به ولایت خدا. حتی خود پیامبر (ص) هم از خودش کاری نمی‌کند. در جریان غدیر، عده‌ای از پیامبر (ص) اشکال گرفتند که آیا خودت علی (ع) را به عنوان جانشین منصوب کردی که در پاسخ گفت: خدا به من فرمود و من بنده‌ای هستم از بندگان خدا. ما مسلمانان هنگام اقامه نماز برای بیان بهترین ویژگی حضرت محمد (ص) می‌گوییم: "شهادت می‌دهم که محمد (ص) بنده خدا و رسول اوست. " اگر بنده نبود، رسالت معنا نداشت. از همه بنده‌تر است و جدی نگاه می‌کند که خدا از او چه می‌خواهد.

این استاد اخلاق همچنین در ادامه سخنان خود گفت: می‌دانید خدا چقدر به انسان بها داده که حاضر است با او معامله کند؟! پاسخ آن در سوره احزاب (72) و در آیه امامت آمده است: "ما امانت (تعهد، تکلیف و ولایت الهی) را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن دربرتافتند و از آن هراسیدند (و اظهار ناتوانی کردند) اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار نادان و ستمکار بود، (چون برخود ستم کرد و قدر این مقام والا را ندانست) ". آخرش می‌گوید که انسان خیلی ظالم و بسیار نادان است. خدا مشکل انسان را در این دو عامل می‌داند. وقتی نادان است و نمی‌داند تعهدش چه قدر می‌ارزد، مفت می‌دهد. آن چه‌چیزی است که خیلی مهم است. این اعتقاد من است. فکر می‌کنم ما قبل از هر چیز بحثمان این است که قدر یکدیگر بدانیم تا فلان شود؛ مهم نیست. مهم این است که اول قدر خودمان را بدانیم و بدانیم که چه هستیم. وقتی نمی‌دانیم، معامله را خراب می‌کنیم. وقتی که ما وارد عرصه‌های مختلف زندگی مانند سیاست،‌اقتصاد و اجتماع می‌شویم، نمی‌دانیم چه کار می‌کنیم. قرار بود در این عرصه زندگی به انسان کامل تبدیل شویم. حال اگر به این مرحله نمی‌رسیم؛ یعنی خیلی کارها را انجام می‌دهیم و از انسانیت خارج می‌شویم. مثلاً یک دروغ را بیان کردن مهم‌تر است از چیزی که قرار است آن را از دست بدهیم.

وی با انتقاد از فراگیر شدن تقلب در زندگی بشری گفت: گیر ‌آوردن مبلغ ناچیزی مهم‌تر است که اصل چیزی را انکار کنیم؟ برای چه تقلب می‌کنیم؟ بهترین نمره‌ها را با تقلب بگیریم تا بشویم استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی در حالی که با خیانت به اینجارسیده‌ایم؟ آیا می‌ارزد؟ حتی در بازی‌ها و در کارهایی که به نظر جدی نمی‌آید هم مراقب باشید که کم را زیاد و زیاد را کم نکنید. خود همین که چه از دست می‌دهید و چه می‌گیرید، خیلی مهم است.

حجت‌الاسلام آقاتهرانی تأکید کرد: ما عهد دیگری هم داریم. عهد صداقت و راستی با خدای تعالی. اگر کسی دین ندارد، خوب نداشته باشد، اما مرد باشد. ابن‌طاووس تعریف دردناکی از آخرین لحظات امام حسین (ع) می‌کند. امام (ع) به سختی و با تکیه بر شمشیرش روی دو زانویش می‌ایستاد و به زمین می‌خورد و دوباره این کارش را تکرار می‌کند. امام (ع) شنیده بود که می‌خواهند به سمت خیمه‌گاه حمله کنند. فریاد زد "ای ابوسفیانیان، اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، در زندگی‌تان آزاده و مرد باشید. من با شما جنگ دارم، بیایید بجنگید، با زن و بچه‌ها چه کار دارید؟ "

وی تصریح کرد: این آزادگی تمرین می‌خواهد. اگر آن ‌طرفی تمرین کنی، عادت به بازیگری می‌کنی و اسمش را هنر می‌گذاری. حتی با زن و بچه‌هایتان و دشمنانتان درست رفتار کنید و حق را نادیده نگیرید. از خودت نترس و حق‌مدار و حق‌گرا باش. اگر آدم به این صورت حرکت کند، آرام‌ آرام در همین سمت قرار می‌گیرد.

"حر " را ببینید. امام حسین (ع) توصیفش کرد و گفت که به واقع، سزاوار نام "حر " هستی. خوب حر کسی بود که راه امام (ع) را بست و اگر این کار را انجام نمی‌داد، شاید آن اتفاقات روز عاشورا رخ نمی‌داد.

این خطیب تهرانی تأکید کرد: برخی مواقع یک غرورهای شیطانی وجود دارد و کسی به اشتباهش اعتراف نمی‌کند. اینکه آدم دقت کند که چه از دست می‌دهم و چه به دست می‌آورم خیلی خوب می‌شود. اولیای خدا حاضر نبودند بندگی خدا را به همه دنیا بدهند.

وی اظهار داشت: امام صادق (ع) حدیثی دارد. وقتی که "بصری " در محضر امام (ع) سئوالاتی را مطرح می‌کند و پاسخ آنان را می‌گیرد، دوست دارد باز هم در محضر امام صادق (ع) بنشیند. حضرت صادق (ع) متوجه شد و فرمود: "بنده خدا، از نزد من بلند شو و برو. من خیلی نسبت به خودم بخیلم. ارزش عمرم بیش از اینهاست که به هدف یک جا بنشینم و تو هم عمرت را قدر بدان " یکی از معایب ما این است تا عمر خود را به هر نحوی به بطالت بگذرانیم.

حجت‌الاسلام آقاتهرانی خاطرنشان کرد: به اجمال انسان می‌تواند تا سراپرده انسان کامل جلو برود. به‌شرطی که بفهمد کیست و جایگاه خودش را بشناسند. در این صورت خودش را مفت نمی‌دهد. بزرگان را اگر دقت کنید اینجوری هستند. خدا رحمت کند آقا شیخ جواد تهرانی را که در مشهد مشغول به تحصیل علم بود. مدتی بود آرزوی زیارت عتبات عالیات را داشت تا اینکه راه کربلا باز شد. در آن زمان می‌گفت که عهدی با خودم بسته‌ام تا پدرم را مؤدبانه خطاب کنم. هنگامی‌که برای گرفتن برگه خروج از کشور اقدام کرده بودم، مقابل سئوال نام پدر، نام پدرش را با پیشوند آقا و القابی که او را خطاب می‌کردند، نوشت. گفتند باید نام تنها را بنویسی و او سرباز زد. گفتند که اجازه خروج از کشور صادر نمی‌شود که او گفت: خوب باشد من هم خارج نمی‌شوم، اما عهد خودم را نیز زیر پا نمی‌گذارم. بنابراین چیزی را که درست دانستید و درست بود، به آن درست فکر کنید و به آن متعهد باشید. ما همه مدعی اسلام و تشیع هستیم، اما فکر نمی‌کنم بسیاری از ما مسلمان و شیعه باشیم. اینها مسلمانی نیست.

استاد اخلاق هیأت دولت آنگاه اظهار داشت: به "لا تشتروا بعهدالله ... " توجه کنید و نمره و بهای کم نگیرید؛ وقتی عهد خدا را می‌خواهید بگیرید. برخی دانشمندان طوری انجیل و تورات را تعبیر و ترجمه می‌کردند که منافع زر و زور تأمین شود. اینها اشتباه بود. نه کم گفته شود و نه زیاد تا یاد بگیرید. حتی گفته‌اند در شوخی‌هایتان هم کم و زیاد نکنید. حتی وقتی به بچه‌ کوچکی در خانه قول می‌دهید، به آن عمل کنید. در این‌صورت او یاد می‌گیرد که به عهد وفادار باشد. همه ما دولتی‌ها، بازاری‌ها، کارمندان، کارگران و همه اگر این‌طور باشیم همه چیز درست می‌شود و همه چیز در جای خودش قرار می‌گیرد، اما مثل اینکه عهد شکستن عادی است. مثل کوفیان که پول گرفتند، عهدشان را شکستند و مقابل امام حسین (ع) ایستادند.

امام با عده‌ای که دارای فکر و اندیشه بودند، صحبت می‌کرد. پرسید که مردم کوفه چگونه‌اند؟ گفتند: مردم کوفه دلشان با شماست و شما را دوست دارند، اما شمشیرشان با شما نیست، چون پول گرفته‌اند. این حالا راحت‌تر شده است. پول بگیر، نمره بگیر و ... و خیلی مسایل بازی و باندبازی شده است.

حجت الاسلام آقاتهرانی در پایان سخنان خود اذعان داشت: این مسائل حتی در مجلس شورای اسلامی هم هست. کسی که به نماینده مجلس رأی داده است، می‌خواهد که به او خدمت شود. اگر نمی‌خواهی خدمت کنی، بگو. حالا اگر رأی هم نیاوردی، باز هم بگو. دنبال این باشید که تعهدها انجام شود و نتیجه کارها را نگاه نکنید. ببینید تکلیف چیست. باید درست باشیم. بهترین کار این است که انسان با خودش بنشیند و بپرسد که آیا من وفادار به عهد خودم هستم یا خیر؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۰/۰۲
HDI

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی