کانون قرآن

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

>
به ما امتیاز دهید .
کانون قرآن
کانون در شبکه های اجتماعی



آخرین مطالب

اس ام اس شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۲ ب.ظ

ای ماه تمام ، از همه بهتر من
ای مهر مدام ، سایه ی بر سر من
من سیدم و مادر سادات تویی
آه ای همه افتخار من ، مادر من
______________.

.
نباریده ست بارانی در آتش
دری می سوخت پنهانی در آتش
بر ابراهیم آتش شد گلستان
ولی اینجا گلستانی در آتش
______________.
.
همه میدانند که مهدیه اسم مکان است و فاطمیه اسم زمان
و من منتظر روزی هستم که مهدیه اسم زمان شود و فاطمیه اسم مکان …
.
.
ای خاکِ درِ تو تاجِ سرها زهرا
وی قبر تو مخفی ز نظرها زهرا
تا باب شفاعت تو باز است چه غم ؟
گر بسته شود تمام درها زهرا
______________.
.
در زمانی که زمان یاد ندارد چه زمان
و مکانی که مکان یاد ندارد چه مکان
دل من در پی یک واژه ی بی خاتمه بود
اولین واژه که آمد به نظر فاطمه بود
______________.
.
ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت
زهرایی و خورشید غبار قدمت
کی گفته که تو حرم نداری بانو ؟
ای وسعت دلهای شکسته ، حرمت
______________.
.
با توام “در” با تو ، تا “دیوار”ها هم بشنوند
عشق یاسین است این یاسی که پرپر می کنی …

.
.
دگر پروانه بال و پر ندارد
نه بال و پر که خاکستر ندارد
مفسرها همه با خون نویسید
که قرآن علی کوثر ندارد
______________.
.
گر گدای درگه زهرا مقام خویش را
بر سریر سلطنت بخشد عجب دیوانه است
خود شناس ای سائل و زین آستان سر برمدار
کاین گدایی در جهان خود منصب شاهانه است
______________.
.
زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت
توحید انعکاس نمایانتری نداشت
جز در مقام عالی زهرا فنا شدن
مُلک وجود فلسفه دیگری نداشت
.
.
چه تعبیری خدا در نقطه دارد ؟
که تفسیری جدا هر نقطه دارد
به تعداد بهار عمر زهرا
همین اندازه کوثر نقطه دارد
______________.
.
دیگر آن خنده ی زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست
قطره ی اشک علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید کسی همچو علی تنها نیست
.
.
بی تو با شمع علی تا به سحر می سوزد
شمع می میرد و او بار دگر می سوزد
یک نفر مثل درختان سپیدار بلند
در خیالش همه شب بین دو در می سوزد
______________.
.
آزار داده اند بسی در جوانی ام
بیزارم از جوانی و از زندگانی ام
جانانه ام چو رفت ، چرا جان نمی رود ؟
ای مرگ همتی که به جانان رسانی ام
هر شب به یاد ماه رخت تا سحرگاهان
هر اختری است شاهد اخترفشانی ام
بر تیرهای کینه سپر گشت سینه ام
آرم گواه پیش تو ، پشت کمانی ام
یاری ز مرگ می طلبم ، غربتم ببین
امت پس از تو کرد عجب قدردانی ام
موی سپید و فصل جوانی خبر دهد
کز هجرخود به روز سیه می نشانی ام
دیوار می کند کمکم ، راه می روم
دیگر مپرس حال من و ناتوانی ام
سوزنده تر ز آتش غم ، غربت علی است
ای مرگ مانده ام که تو از غم رهانی ام
______________.
.
چقدر آرد نشسته است روی دامانت
فدای گردش دستاس آسیابانت
از آن زمان که تو را از بهشت آوردند
نشسته اند ملایک سَرِ خیابانت
همیشه فصل بهاری ، همیشه سرسبزی
اگر چه پر شده از برگ زرد ، گلدانت
ببین که پلک خدا هم به هق هق افتاده
به گریه های کبودِ بدون پایانت
سرِ مزار تو حتی مدینه محرم نیست
خدا برای همین است کرده پنهانت
الا مسافر گندم نخورده ی دنیا
چقدر آرد نشسته است روی دامانت
علی اکبر لطیفیان
______________.
.
شب تاریک کنار تو به سر می آید
نام زهرا به تو بانو چقدر می آیی
آبرو یافته هرکس به تو نزدیک شده
خار هم پیش شما گل به نظر می آید
و نبوت به دوتا معجزه آوردن نیست
از کنیزان تو هم معجزه بر می آید
به کسی دم نزد اما پدرت میدانست
وحی از گوشه ی چشمان تو در می آید
پای یک خط تعالیم تو بانو والله
عمر صد مرجع تقلید به سر می آید
مانده ام تو اگر از عرش بیایی پایین
چه بلایی به سر اهل هنر می آید
مانده ام لحظه ی پیچیدن عطر تو به شهر
ملک الموت پی چند نفر می آید
کاظم بهمنی
______________.
.
این زخم تا همیشه به جانم نشانه است
انبوه غصه ات به دلم تازیانه است
ای یادگار و چشمه پر خیر مصطفی
داغت شرار آتش اهل زمانه است
از آن شبی که پیکرت از خانه شد برون
روی سیاه دشمن و روضه بهانه است
ای بانویی که مادر بابای خود شدی
بعد از تو چاه محرم راز شبانه است …
______________.
.
دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی
تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
با دست خودش داده اناری به یتیمی
حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
بخشیده به همسایه چه قرآن کریمی
در خانه زهرا همه معراج نشینند
آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
می سوخت حریم دل مولا چه حریمی
آتش مزن آتش در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی
حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی

______________

. . .

منم زینب که بی دلدار مانده ست

به قلبم خون به چشمم خار مانده است

نگاهم خیره میماند همیشه

به آن خونی که به دیوار مانده است . . .

 

 

______________

الا ای چاه یارم را گرفتند / گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند

میان کوچه ها با ضرب سیلی / همه دار و ندارم را گرفتند . . .

______________

… خدا ، دخت نبی ، همسر حیدر

ام الحسین ، شلفعه ی خلق به محشر

این غم نرود از نظر ما که ز کین شد

نیلی رخت از سیلی آن شوم بد اختر

یا رب تو غذابش بنما بیشتر از پیش

آنکس که به پهلوی وی از کینه زدی در

______________

بریزم اشک غم ، از دیده بر رخسار مادر جان

بنالم در عزایت بادل افکار مادر جان

یه یاد آرم از آن ساعت که با پهلوی بشکسته

کشیدی ناله در بین در و دیوار مادر جان

از آن غصب فدکوز بردن حیدر سوی مسجد

مرا دیگر نباشد طاقت گفتار مادر جان . . .

______________

گل من که رنگش نیلی نبود / جواب محبت که سیلی نبود . . .

______________

خدایا به سوز دل مولا علی-ع و به پهلوی بشکسته ی زهرای مرضیه-س

قَسمت می دهیم که فرج منتقم شان را برسانی .. آمین

______________

سرفصل کتاب آفرینش زهراست

روح ادب وکمال و بینش زهراست

روزی که گشایند در باغ بهشت

مسئول گزینش و پذیرش زهراست

______________

گرچه مظلومی مولا سندی معتبر است این سند ثابت و امضا شده با میخ در است.

______________

بانو نمی یابیمت ، اما کنار تو گریه مرسوم است ، مگر می توان پهلوی تو بود و

شکسته نبود . نام خود را خصم ، داغ ننگ زد / دید بار شیشه داری ، سنگ زد

باد پاییزی اگر برگ خزان را می برد

مهر زهرا هم گناه شیعیان را می برد . . .

______________

تا که پرسیدم ز منطق، عشق چیست

در جوابم اینچنین گفت و گریست

لیلی ومجنون همه افسانه اند

عشق تفسیری ز زهرا (س)وعلیست(ع)

______________

یا علی رفتم بقیع اما چه سود / هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود

یا علی قبر پرستویت کجاست / آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست

هر چه باشد من نمک پرورده ام / دل به عشق فاطمه خوش کرده ام

______________

بر عالمیان رحمت رحمان زهراست

در هر دو جهان سرور نسوان زهراست

نوری که دهد شاخه طوبی از اوست

کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست

______________

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

بر حاشیه برگ شقایق بنویسید / گل تاب فشار در و دیوار ندارد .

______________

حضرت زهرا (س) فرمود: خدایا مرا فارغ کن که تمام توجه ام به آن باشد که برای آن خلق 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۰
امید حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی