کانون قرآن

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

>
به ما امتیاز دهید .
کانون قرآن
کانون در شبکه های اجتماعی



آخرین مطالب

چرا بی دین ها بیشتر در رفاهند؟

چهارشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۸۸، ۰۶:۲۵ ق.ظ

چرا بی دین ها بیشتر در رفاهند؟

همواره یکی از مهم ترین شبهاتی که درباره حقانیت و عدم حقانیت اسلام از سوی دوست و دشمن مطرح می شود، مساله رفاه و نعمت هایی است که کافران از آن برخوردار هستند. شبهه از آن رو ایجاد می شود که به ظاهر کسانی که مطیع اوامر و دستورهای قرآن و خداوند تبارک و تعالی هستند می بایست از آثار این اطاعت و پیروی برخوردار باشند ولی با این همه آن چه به ظاهر تحقق خارجی ندارد کمبودهای شدید و حضور فراوان بلایا و گرفتاری هایی است که امت اسلام به آن گرفتار هستند و به عنوان نمونه خاورمیانه مهم ترین مناطق فقیر وآشوب و جنگ زده جهان است. مردم آن در فقر و نداری دست و پا می زنند و از کم ترین آزادی های اجتماعی و امنیت و رفاه و آسایش برخوردار نمی باشند. آمارهای روزانه کشتار در این مناطق به گونه ای است که به عنوان امری عادی تلقی می شود و حتی دیگر در عناوین اخبار قرار نمی گیرد.

نور خدا

این در حالی است که به ظاهر کسانی که کافر هستند و یا در کشورهای کفر زندگی می کنند هم از نظر رفاه و آسایش از وضعیت و موقعیت بهتر و برتری بهره مند هستند و هم از انواع نعمت های خدادادی برخوردار می باشند.

این مساله انگیزه ای شده تا نویسنده با بازخوانی علل و عوامل این تفاوت در آیات قرآنی، بینش و نگرش قرآن را به این مساله بررسی کند و فلسفه و علل آن را واکاوی نماید.

استدراج و امهال، عامل رفاه کافران

قرآن در آیات بسیاری سخن از رفاه و فراوانی نعمت می کند و تاکید می کند مومنان به آیات و آموزه های قرآنی عمل کرده و از آن کوتاه نیایند و تقصیر و قصوری را مرتکب نشوند. قرآن یکی از مهم ترین علل و عوامل رفاه و فراوانی نعمت را پیروی و اطاعت ازآموزه های قرآنی برمی شمارد اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا مسلمانان از این رفاه برخوردار نمی باشند. پاسخ را می توان به همان اصل بازگرداند که مسلمانان در حقیقت به طور اسمی مسلمان هستند و از اسلام واقعی و اطاعت از آموزه های وحیانی قرآن خبری نیست؛ زیرا کلام الهی صادق و مصدق است و اگر خداوند رفاه مومنان را مشروط به عمل آنان به آموزه های وحیانی قرآن کرده پس باید فقدان این اطاعت را علت اصلی عدم رفاه و کمبودهای رفاهی و نعمتی دانست که مسلمانان از آن رنج می برند.

اما این که چرا غیر مسلمانان و کافران از رفاه برخوردار می باشند و یا در میان مسلمانان گروهی که به یقین از منافقان هستند از رفاه برخوردار می شوند و وضعیت زندگی آنان بسیار بهتر از دیگران است، به اصلی باز می گردد که قرآن از آن به استدراج و امهال یاد می کند.

از این رو ممکن است که شخص و یا جامعه ای را که کفر ورزیده و راه باطل و گمراهی را در پیش گرفته است در همین دنیا مجازات و عذاب کند و یا به آخرت واگذارد

استدراج در لغت به معنای نزدیک کردن تدریجی و گرفتن آرام آرام است. (مفردات راغب اصفهانی و نیز لسان العرب ذیل واژه درج) به این معنا که پله پله و درجه درجه شخص را به امری نزدیک می کند و ناگهان همانند شاهین و باز تیز چنگال وی را می رباید و به دام می اندازد.

در قرآن به قرینه مقام در آیه 182 سوره اعراف از نزدیک کردن تدریجی و مهلت دادن برای نابود ساختن اشخاص کافر و گناهکاران غیر قابل برگشت یاد می کند.

این گرفتار شدن ممکن است در دنیا و در آخرت باشد و این گونه نیست که به یقین قطع تنها در دنیا و یا تنها در آخرت اتفاق بیافتد. از این رو ممکن است که شخص و یا جامعه ای را که کفر ورزیده و راه باطل و گمراهی را در پیش گرفته است در همین دنیا مجازات و عذاب کند و یا به آخرت واگذارد.

برخی در تفسیر آیه یاد شده گفته اند مقصود از استدارج این است که انسان از نعمت و رفاه برخوردار شده و در حال غفلت به هلاکت و عذاب گرفتار شود. (لسان العرب) صاحب لسان العرب این معنا را بر پایه کاربردهای معنا شناختی واژه به دست آورده است و به عنوان یک لغوی به این مطلب اشاره می کند نه به عنوان رای تفسیری به عنوان یک مفسر.

راه

با این همه می توان کلام وی را متین و استوار دانست؛ زیرا کسانی که در رفاه و آسایش همه جانبه هستند و نیازی در خود نمی بینند که برای برآوردن نیازی و حاجتی سر به آسمان بلند کنند، به نوعی غفلت و عدم حضور خداوند در هستی و مدیریت و تدبیر آن گرفتار می شوند و به گونه ای عمل می کنند که گویی مستغنی بالذات هستند.

همین استغناست که ایشان را به نحوی از خداوند دور می سازد که هرگز یاد وی را بر دل و زبان جاری نسازند و ناگهان مرگ ایشان را می رباید و به دوزخ می فرستد.

خداوند در تبیین این نوع واگذاری مردمان کافر به خود از واژگانی چون امهال، استدراج، مد، نذر، و تمتع بهره جسته است.

امهال به معنای مهلت دادن و فرصت بخشیدن است تا هر گونه که خواستند عمل کنند و چیزی سد راه ایشان نشود. استدراج نیز گرفتن شکار و نزدیک شدن آرام آرام به او و جهیدن بر سر شکار و گرفتن ناگهانی اوست. مد نیز به معنای کشاندن و یاری رساندن ایشان به سوی طغیان است تا در سر فرصت و ناگهان به عذاب دچار شوند. از این رو طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه 15 سوره بقره می نویسد که مراد از مد در این آیه به معنای استدارج و امهال است. اما نذر به معنای به خود واگذار کردن افراد است تا هرگونه که خواستند عمل کنند.

همانند گاوی در چمن زاری می چرند و گام بر می دارند بدون آن که بدانند در همین نزدیکی دره ای ژرف است که در آن فرو می افتند و نابود می شوند

این واژگان همه یک معنا را با خود به همراه دارند و آن این که شخص به خود وانهاده شده است تا هر طور که خواست رفتار عمل کند و به گونه ای از آزادی مطلق برخوردار است و هیچ قانون و دستوری وی را از راهی که می رود باز نمی دارد. راهی که این اشخاص می پیمایند از همان آغاز راه نیستی و نابودی است.

همانند گاوی در چمن زاری می چرند و گام بر می دارند بدون آن که بدانند در همین نزدیکی دره ای ژرف است که در آن فرو می افتند و نابود می شوند.

ناصر علینقی

تبیان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۸/۱۳
HDI

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی