مسابقه ی مهربانی
جمعه, ۷ خرداد ۱۳۸۹، ۰۹:۰۱ ب.ظ
هر چه اصرار کردم راضی نشد. گفتم: «ای پیامبر خدا ، پدر و مادرم فدایتان ، این کار را نکنید.» اصرار فایده نداشت. وقتی پیامبر (ص) غسل می کردند ، من پیراهنی در مقابل ایشان گرفتم تا پوشیده باشند و حالا که من مشغول غسل بودم پیامبر (ص) می خواستند همین کار را انجام دهند و اصرار من هم فایده ای نداشت. کارم که تمام شد ایشان فرمودند: « ای حذیفه! از دو نفری که همراهند ، خداوند کسی را که با رفیقش مهربان تر است بیشتر دوست دارد.»
۸۹/۰۳/۰۷
افزایش بازدید وبلاگت داشتی باکس ما رو قرار بده بعد لینک خودتون رو ارسال کنید