ای خوشا در گذشتن از همه چیز
شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۸۸، ۰۳:۱۵ ق.ظ
جان عزیز است و دین عزیزتر است |
وانچه از جان گذشته جانان است |
آن که آگاه از شهادت خویش |
جان فدا میکند، شهید آن است |
از شهیدان کریمتر کس نیست |
در نظرگاه خلق و خالق نیز |
بعد از آن هر که نیز در راه است |
تا کند جان فدا هموست عزیز |
آدمی لیک خوشدل از نام است |
بی نشان جان سپردن آسان نیست |
وانکه در بند نام نیز نبود |
در دلش جز صفای ایمان نیست |
گرچه فرجام کار یکسان است |
دل مردم به یادگار خوش است |
ماندن نام شخص آخر نیز |
بر سر لوحه مزار خوش است |
ای بسا کار باقیاتالخیر |
در جهان هست بهر ماندن یاد |
معبد و مرقد و کتاب و کلام |
اثری از حضور بی فریاد |
هر کسی نام خویش دارد دوست |
نام هر کس نشان بودن اوست |
نام نیک است آنچه میماند |
یاد نیکو قرین نام نکوست |
یاد نامآوران به نام کنند |
نام اگر نیست، یاد چون باشد |
دل ز گمنامی شهید سعید |
گرچه سنگ است غرق خون باشد |
آن که بینام میکند ایثار |
هست نزدیکتر ز قرب اله |
ای خوشا در گذشتن از همه چیز |
بینشان خالصا لوجهالله |
وقت ایثار جان به گمنامی |
هست یکسر نشان حق جویان |
رهروان طریقه اخلاص |
وحدهلاشریکله گویان |
در شگفتم آن چگونه دل است |
دل در یافته پیام الست |
دل در باخته به عشق وصال |
دل پرداخته ز هر چه که هست |
یک سر و صدهزار سر همراز |
یک تن و صدهزار تن همراه |
همه از بینشانی اش رنجور |
همه از سرفرازیاش آگاه |
یاد او زنده تا ابد بر جای |
نام او رفته پیام او مانده |
برتر از هر چه جهان هستند |
درس جانبازی و شرف خوانده |
ای شهید بزرگوار که کرد |
همتت جان فدای دین و وطن |
کشور از توست در امان از خصم |
دوست از توست ایمن از دشمن |
ای رها کرده هر چه دنیایی است |
پدر و مادر و زن و فرزند |
رفته تا عرش کبریا تنها |
همه با حیرت و تو با لبخند |
دم فرو بسته جان گرفته به دست |
گشته بینام و بینشان مفقود |
از تصلای دوستان محروم |
با تولای خالق معبود |
جان به قربان چون تو قربانی |
دل فدای تو باد و همگامان |
جان تو در جوار حضرت حق |
اجر تو با خدای گمنامان |
گر نداری مزار باکی نیست |
جای آرامگاه تو دل ماست |
تو در مشکلات حل کردی |
آنچه رد جان ماست، مشکل ماست |
ما ز روی تو تا ابد خجلیم |
که تو واصل شدی و ما به رهیم |
گر نداریم پاس همت تو |
در دل از شرم خود چگونه رهیم |
آفرین بر تو آفرین خدای |
ای جوانمرد نام رفته ز یاد |
آفرین خدای بر پدری |
که تو پرورد و مادری که تو زاد |
گرچه گمنام رفتی از دنیا |
خود ز نامآوران شدی معدود |
از من ای نیکنام بر تو سلام |
از من ای زندهیاد بر تو درود |
۸۸/۰۷/۱۱