آیا قرآن بخت و اقبال را قبول دارد؟
3. دنیا دار اختیار است، و در این جهان، سعادت حقیقی انسان جزء از راه اختیار بدست نمیآید، خود انسان باید موجبات سعادت و نیکبختی و یا زیان و بدبختی خود را فراهم آورد، و هر یک از این دو را که اختیار کند، خداوند متعال همان را برای او امضا میکند; چنانکه میفرماید: "ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس"(انسان، 3) همچنان که فرمود: "وَأَن لَّیْسَ لِلاْ نسَـَانِ إِلآ مَا سَعَیَ # وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَیَ ;(نجم،39و40) و این که برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست و اینکه تلاش او بزودی دیده میشود." پس آدمی را حاصلی جز نتیجة تلاش و عملش نیست.(تفسیر المیزان، همان، ج 7، ص 293 / ر.ک: ترجمة المیزان، ترجمة سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج 7، ص 32 / تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 12، ص 537، دارالکتب الاسلامیة.)
نتیجه این نکات این که: نظام هستی، نظام علت و معلول است و چیزی از روی بخت و اقبال و یا شانس و اتفاق نه پدید میآید و نه از بین میرود و در این جهان هر رویدادی محتاج به علت فاعلی است و علت نهایی همه علل، خداوند متعال و قدرت اوست که حاکم بر همه جهان است; ولکن چون اصولاً انسان نمیتواند در برابر علل حوادث بیتفاوت بماند، سرانجام باید برای هر حادثهای علتی را جستجو کند، حال اگر خداپرست و موحّد باشد و علل حوادث را به ذات پاک او که طبق حکمتش همه چیز را روی حساب انجام میدهد، بازگرداند و تکیه بر علم او کند، مشکل او حل شده است و گرنه یک سلسله علل خرافی و موهوم که هیچ اساسی ندارد را برای آنها میتراشد که مسئله موهوم "بخت"، "شانس" و یا "طالع" و "فال"، یکی از روشنترین آنها است و در قرآن در موارد بسیاری این مطلب مطرح شده است که مشرکان خرافی در برابر پیامبران الهی به این حربه و علل واهی متوسل میشدند ولی قرآن کریم در یک جمله میفرماید: "طَائرُکُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُون;(نمل،47) فال (نیک و) بد شما نزد خداست (و همه مقدرات به قدرت او تعیین میگردد); بلکه شما گروهی هستید فریب خورده."
آری بخت و شانس و طالع، پیروزی و شکست و ناکامی، همه نزد خداست خدائی که حکیم است و مواهبش را بر طبق شایستگیها تقسیم میکند، شایستگیهایی که بازتاب ایمان و عمل و کردار خود انسانها است.(ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 15، ص 491.)
یک مسئله مهم
درست است که از قرآن می توان قانون علیت را استنباط کرد ولی
هرگز نباید دانش انسان را بر قرآن تحمیل کرد