کانون قرآن

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

>
به ما امتیاز دهید .
کانون قرآن
کانون در شبکه های اجتماعی



آخرین مطالب
کاش آهوی بیابان دو چشمت می‌شدم سروده رضا اسماعیلی
----------------------------------------------------------------------

کاش یک شب باز مهمان دو چشمت می‌شدم
ریزه خوار مشرق خوان دو چشمت می‌شدم

کاش یک شب می‌گذشتم از فراز چشم تو
گرم گلگشت خراسان دو چشمت می‌شدم

کاش یک شب می‌سرودم گنبد زرد تو را
فارغ از دنیا، غزل خوان دو چشمت می‌شدم

کاش یک شب، می‌نشستم بر ضریح چشم تو
باز هم پابند پیمان دو چشمت می‌شدم

صحن و ایوان تو را ای کاش جارو می‌زدم
چون کبوترها، نگهبان دو چشمت می‌شدم

کاش یک شب بوی گل می‌چیدم از چشمان تو
بلبل باغ و گلستان دو چشمت می‌شدم

ضامن آهوست، چشمان شهید روشنت
کاش آهوی بیابان دو چشمت می‌شدم

کاش یک شب معرفت می‌چیدم از چشمان تو
غرق در دریای عرفان دو چشمت می‌شدم

کاش یک شب می‌شدم خیس نگاه سبز تو
شاهد اعجاز باران دو چشمت می‌شدم

کاش می‌خواندم شبی قرآن چشمان تو را
در شبی روشن، مسلمان دو چشمت می‌شدم

سخت شیرین است طعم روشن چشمان تو
کاش یک شب باز مهمان دو چشمت می‌شدم


* بر آستان جانان سروده حسین اسرافیلی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۸۸ ، ۰۸:۲۹
HDI
عشق بى نهایت
دل به زیارت تو اوج مى گیرد
اى رضا!
مى آیم به سوى تو
تو اى عشق بى نهایت!
و تو
عاشقانه عقده هاى دلم را مرحمى مى شوى
و هاى هاى اشکهایم
به زیارت تو
از دیدگانم جارى مى شود
اى ملکه دلهاى خسته!
تو جام مرا پر از شراب معنویت مى سازى
و من
عاشقانه نامت را فریاد مى زنم:
اى امام هشتمین!
اى ضامن آهوان رمیده!
تو معیار سنجش صداقت هستى
تو آسمان زلال دلها هستى
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۸۸ ، ۰۸:۲۸
HDI

هنگامیکه حضرت یوسف پیراهن خود را بوسیله برادران براى پدرش ‍ فرستاد یعقوب پس از بینا شدن بوسیله آن پیراهن ، دستور داد همان روز براى حرکت به طرف مصر آماده شوند. از شادى و انبساطیکه این کاروان داشتند با سرعت بطرف مصر آمدند. این مسافرت نه روز طول کشید پدر رنج کشیده بریدار فرزند مى رود.
یوسف (ع ) با شوکت و جلال سلطنت از مصر خارج شد، هزاران نفر از مصریها به همراهى سپاه سلطنتى با او بودند. همین که یعقوب چشمش به یوسف با این وضع افتاد به پسرش یهودا گفت : این شخص فرعون مصر است ؟ عرض کرد نه پدر جان او یوسف فرزند شما است .
حضرت صادق علیه السلام  فرمود: وقتى یوسف پدر را دید خواست به احترام او پیاده شود ولى توجهى به حشمت و جلال خود نموده منصرف شد. پس از اسلام به پدر (و تمام شدن مراسم ملاقات ) جبرئیل بر او نازل گردید، گفت : یوسف خداوند مى فرماید چه باعث شد که براى بنده صالح ما پیاده نشدى اینک دست خود را بگشا. ناگاه نورى از بین انگشتانش خارج شد، پرسید این چه بود؟ چبرئیل پاسخ داد این نور نبوت بود که از صلب تو خارج گردید به کیفر پیاده نشدنت براى پدرت یعقوب .
خداوند نبوت را در فرزندان لاوى برادر یوسف قرارداد زیرا هنگامیکه برادران خواستند یوسف را بکشند، او گفت : (لا تقتلوا یوسف والقوه فى غیابت الجب ) نکشید او را بیاندازید در قعر چاه و نیز موقعى که یوسف برادر مادرى خود ابن یامین را نگه داشت ، هنگام بازگشت برادران به مصر لاوى چون خود را پیش پدر شرمنده مى دید بواسطه از دست دادن برادر دوم گفت : (لن اءبرح الارض حتى یاءذن لى اءبى اءو یحکم الله و هو خیر الحاکمین ) من از این زمین (مصر) حرکت نمى کنم مرگ اینکه پدرم اجازه بازگشت دهد یا خداوند حکمى (برجوع یا مرگ ) بنماید او بهترین حکم کنندگان است .
خداوند به پاس این دو عمل لاوى پیغمبرى را در صلب او قرار داد، حضرت موسى علیه السلام با سه واسطه از فرزندان اوست.گویند روزى یوسف آینه اى بدست گرفته جمال خود را در آن مشاهده کرد، زیبائى بى مانند، دیدگان خود یوسف را خیره نمود با خود گفت : اگر من غلام و بنده بودم چه قیمت گزافى داشتم ! به مال بسیار زیادى معامله مى شدم ، از این رو کارش به جائى رسید که برادران او را به بیست و دو درهم ناقص و بى ارزش فروختند (و شروه بثمن بخس دراهم معدودة ) هنوز چنانچه قرآن گواه است خیرداران میل زیادى به این معامله نداشتند (و کانوا فیه من الزاهدین ) درباره خریدش بى میل بودند.

(نام کتاب : داستانها و پندها جلد دوم/گردآورى : مصطفى زمانى وجدانى

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۸۸ ، ۰۸:۱۹
HDI
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۸۸ ، ۰۸:۱۸
HDI

کارآمدی حکومت اسلامی

کارآمدی حکومت اسلامی

 

از دیدگاه استاد شهید مطهری

 

1.جهان متحول و قوانین ثابت

سوال مطرح این است که ما در جهانی زندگی می کنیم که متحول و پویاست، آیا می توان جامعه متحرک و پویا را با قوانین ثابت و لایتغیر دینی اداره کرد؟

آیا قوانین ثابت الهی سد راه تکامل و پیش رفت بشر محسوب نمی شوند؟ برای آن که سوال قدری با فضای سیاسی جامعه و حاکمیت نظام ما مانوس شود می پرسیم آیا با وجود حاکمیت اصول ثابت که در جمله(حلال محمد حلال ابد الی یوم القیامه و حرامه حرام ابدا الی یوم القیامه ) تظاهر کرده است چگونه در دنیای پیچیده کنونی پیاده می شود؟
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۸۸ ، ۰۳:۲۱
HDI
عنوان: موسیقی متن فیلم ولایت عشق
(با صدای استاد محمد اصفهانی)

فرمت: MP3
مدت: 4 دقیقه و 4 ثانیه
حجم: 941 کیلوبایت

www.mahmodsos.blogfa.com

برای دانلود روی عکس کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۸۸ ، ۰۳:۰۷
HDI

آخرین‌ نفر

امام زمان(ع)

 

ساعت‌ را نگاه‌ کردی‌ 9:25؛ کنار پنجره‌ آمدی؛ چراغهای‌ خانه‌ها و خیابانها به‌ تو چشمک‌ می‌زدند؛ صدای‌ پرستار هنوز در گوشت‌ طنین‌ داشت: «آقا شما نظم‌ اینجا رو بهم‌ زدید، بفرمائید بیرون‌ تا قبل‌ از ساعت‌ 12 هم‌ تشریف‌ نیارید. »

قدم‌ زدن‌ در خانه‌ کلافه‌ات‌ کرده‌ بود؛ تمام‌ چراغها را روشن‌ کرده‌ بودی؛ حتی‌ چراغ‌ مطالعه‌ را زیر لب‌ زمزمه‌ کردی‌ «امشب‌ باید نور بارون‌ باشه.»

با اینکه‌ وضو داشتی‌ برای‌ چندمین‌ بار وضو گرفتی‌ «وضو نور است‌ و تجدید وضو نور علی‌ نور.»

- «امشب‌ باید نور بارون‌ باشه.»

حوله‌ را روی‌ صورتت‌ گذاشتی‌ و دستت‌ را روی‌ حوله؛ گرمی‌ نفست‌ را روی‌ کف‌ دستانت‌ حس‌ کردی؛ وقتی‌ حجاب‌ از روی‌ چشمانت‌ کنار رفت‌ عکس‌ قاب‌ شدهِ‌ پدرت، خودش‌ را در چشمانت‌ نشاند؛ قطره‌ اشکی‌ از کنار گونه‌ات‌ سرازیر شد.

- «بابا! ای‌ کاش‌ تو هم‌ امشب‌ بودی.»

جلو رفتی‌ دستی‌ روی‌ قاب‌ کشیدی‌ و سر برگرداندی‌ یاد حرفهای‌ پدر افتادی:

 «پدر بزرگت‌ شبهایی‌ که‌ کمتر ازکار روزانه‌ خسته‌ می‌شد مرا کنار رحل‌ تمیز و چوبیش‌ می‌نشاند و هر بار گوشه‌ای‌ از کتابی‌ را برایم‌ می‌خواند تا معرفت‌ حضرت‌ در وجودم‌ بیشتر از پیش‌ شود و می‌گفت‌ مهدی‌ جان! اگه‌ آقا ظهور کنن‌ ما باید آماده‌ باشیم.»

 شبهای‌ سرد زمستان‌ ازخاطرات‌ گذشته‌ یاد می‌کرد، زبان‌ پدربزرگت‌ می‌شد و حرف های‌ او را برایت‌نقل‌ می‌کرد: «پدرم‌ همیشه‌ جمعه‌ها دست‌ ما را می‌گرفت‌ و می برد بیرون‌ از آبادی تا تمرین‌ کنیم؛ تیراندازی، اسب‌ سواری، تمرینهای‌ بدنی؛ آخر هم‌ می‌گفت‌ «مهدی‌ جان! اگه‌ آقا ظهور کنن‌ ما باید آماده‌ باشیم.»

 حرفهای‌ پدر پدربزرگت‌ هم‌ متاءثر از آن‌ عهد فامیلی‌ بود.

هنوز یادت‌ هست‌ که‌ پدرت‌ بارها به‌ تو گفته‌ بود «مهدی‌ جان! الان‌ قدرت‌ قلم‌ از هر چیزی‌ بیشتر است‌ بهتر است‌ تو قلمت‌ را قوی‌ کنی.»

 جاهای‌ مختلفی‌ که‌ در آنها آموختی‌ چگونه‌ قصه‌ روایت‌ کنی‌ را همگی‌ به‌ همت‌ پدر گذراندی، آخر او می‌گفت: «مهدی‌ جان! اگر آقا ظهور کنن‌ ما باید آماده‌ باشیم.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۸۸ ، ۲۲:۳۳
HDI

ثواب اعمال چگونه مضاعف می شود؟

قرآن

حتما شنیده اید که می گویند اگر قرائت قرآن را به اهل بیت علیهم السلام هدیه کنید، ثواب آن دو چندان می شود.

سیره بسیاری از بزرگان دین نیز همواره چنین بوده که اعمال مستحبی خود را به اهل بیت علیهم السلام نثار و ایثار می کردند. راستی آیا این سیره و سنت مورد تایید شرع مقدس نیز هست؟

 

در پاسخ به این سوال باید گفت که به عنوان مثال قرآن خواندن به تنهایی یک عمل مستحب است و هر عمل مستحبی نیز برای خودش ثوابی دارد و هدیه کردن هم برای خودش عمل مستحبی است که ثوابی جداگانه دارد؛ و وقتی که به پیامبر وائمه بیت علیهم السلام هدیه می شود خداوند به احترام و عظمت آنان که در پیشگاه خداوند دارند ثواب ویژه ای به شخص عنایت می کند، همان طوری که اگر کسی در راه خدا قرضی بدهد چند برابر را از خدا می گیرد.

از طرفی ائمه علیهم السلام، معصوم و حامل کتب آسمانی و قرآنند و مجرای فیض الهی می باشند و ریزش رحمت وفزونی ثواب به سبب برکات وجودی آنان می باشد .

امیرالمومنین علی بیت علیهالسلام  می فرمایند: در دعا ابتدا بر اهل بیت صلوات بفرستید تا در اثر ریزش رحمت الهی، آن رحمت به شما هم برسد، ( نهج البلاغه ، حکمت 30، نقل از کتاب تفسیر موضوعی آیت الله جوادی آملی ، ج 8 ) .

در نتیجه هدیه صلوات و ختم قرآن به ارواح پاک آنان موجب فزونی رحمت و افزایش فیض الهی خواهد داشت .

 

در همین باب حکایتی بشنوید از علامه مجلسی، صاحب کتاب گرانسنگ بحارالانوار که می گوید :

شخصی به نام علی بن مغیره خدمت امام موسی بن جعفر عرض می کند در ماه رمضان چند بار قرآن را ختم می کنم ، روز عید فطر که فرا می رسد یکی از آنها را به پیامبر، یکی را به علی ، یکی را به فاطمه و بقیه رابه سایر امامان تا برسد به شما، اهدا می کنم . در برابر این عمل چه پاداشی برای من است ؟

امام هفتم علیه السلام فرمود : پاداش تو آن است که در روز قیامت با آن بزرگواران خواهی بود .

عرض کردم : الله اکبر آیا چنین پاداشی برای من است ؟

حضرت سه مرتبه فرمود : آری ، ( بحارالانوار، ج 98، ص 5،المکتبه الاسلامیه

تبیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۸۸ ، ۰۳:۳۷
HDI

مهمان امام رضا(علیه السلام) باش!

امام رضا(ع)

کاربران گرامی سلام.

امروز می خواهیم با هم به یک مهمانی حقیقی برویم. در این مهمانی کریم ترین خاندان پذیرای من وشماست و ارزنده ترین هدایا و ماندگارترین مهمان نوازی را شاهد خواهیم بود.

امام رضا علیه السلام در حق ما ایرانی ها و مسلمانان سنگ تمام گذاشتند. اگر از ایشان سوال می شد پاسخ سوال را سریع و بدون مقدمه نمی گفتند بلکه دست  پرسشگر را می گرفتند و آهسته و آرام، قدم قدم تا به محضر رسول الله می بردند و جواب را از زبان ایشان تقدیم جان تشنه کامان می نمودند.

بد نیست بدانید احادیث فراوانی از امام رضا علیه السلام رسیده است که ایشان می فرمایند من این حدیث را از پدرم و پدرم از پدر بزرگوارش تا...از امیر المومنین (علیهم السلام) و امیر المومنین از پیامبر اکرم شنیدند و روایت کردند. در واقع امامت همواره متصل به نبوت نشان داده شده است.در کتاب شریف "عیون اخبار الرضا" 352 حدیث به همین ترتیب از امام رضا علیه السلام نقل شده است که امروزدو  در درخشان از این دریای پر گهر تقدیمتان می گردد.

شیطان را بترسان و فرار کن!

می خواهی شیطان از تو بترسد وتو از او نترسی ؟ می خواهی شیطان با دیدنت دمش را روی کولش بگذارد و تا مدتها به تو نزدیک نشود؟ پس این هدیه را از امام رضا علیه السلام پذیرا باش:قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):

  لا یزال الشیطان ذعرا من المومن ما حفظ الصلوات الخمس؛فاذا ضیعهن تجراعلیه واوقعه فی العظائم

ترجمه: تا هنگامیکه انسان بر ادای نمازهای پنج گانه مراقبت می کند ،شیطان از انسان مومن نالان و ترسان است .پس از زمانیکه نمازها را ضایع کند شیطان جرات جسارت پیدا می کند و انسان را در گانهان کبیره می اندازد.

تو هم مستجاب الدعوه شو!

امام رضا(ع)

آیا دلت نمی خواهد دعاهایت برآورده شود؟کار خیلی سختی نیست با خدا باش وهر چه خواهی کن !اگر باور کنی نماز کلید گنج های خداست دیگر کارت درست و تمام است.پس این حدیث زیبا  را بعد از هر نماز به جای آور:

قال رسول الله: من ادی فریضه فله عند الله دعوه مستجابه

ترجمه:پیامبر اکرم فرمودند:هر کس نماز واجبش را به جای آورد ،به دنبال آن در نزد خدا یک دعای مستجاب _به عنوان پاداش _دارد.

حال این تو واین خوان رحمت خدا پس به قدر همت خویش توشه برگیر که فان خیر الزاد التقوی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۸۸ ، ۰۳:۱۳
HDI
 

نگاه آهو 

آهو از کجا فهمید

باید از تو یارى خواست؟

از پناه تو باید

سایه اى بهارى خواست؟

آهو از کجا فهمید

با تو مى شود آرام؟

با نگاه تو آهو

پیش پاى تو شد رام

تو به مهربان بودن

شهره در زمین بودى

مهربان فراوان بود

مهربان ترین بودى

مى دهى نجات از مرگ

آهوى فرارى را

مى کنى جدا از او

ترس و بیقرارى را

        شعری از قاسم رفیعا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۸۸ ، ۰۵:۴۸
HDI