کانون قرآن

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

تشکل دانش آموزی کانون قرآن دبیرستان شهید دستغیب 1 شیراز

>
به ما امتیاز دهید .
کانون قرآن
کانون در شبکه های اجتماعی



آخرین مطالب

چند راه حل ساده برای آدم شدن

دعا

پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) بزرگ مربی بشریت هستند. ایشان از ابزارهای تربیتی خاصی برای تربیت مسلمین بهره می بردند که توجه به آن ها در سیره عملی حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) سبب می شود جامعه امروز مسلمین بیش از پیش در جهت تربیتی الهی به پیش رود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۸۹ ، ۰۵:۳۷
HDI
«و برای آن مؤمنانی که تو را پیروی می کنند بال محبت بگستر» ... شعرا آیه ۲۱۵

دعوت آزاد و برده را می پذیرفت و هدیه را قبول می کرد اگر چه یک جرعه شیر بود و در برابر آن هدیه می داد. به عیادت بیماران می رفت و در تشییع جنازه حضور می یافت. با تهیدستان هم نشین و با مستمندان هم خوراک می شد. صله رحم می کرد و می فرمود: «مؤمن چنین است که با دیگران الفت می گیرد و دیگران نیز با وی الفت می گیرند، اما مؤمنی که نه با دیگران بپیوندد و نه دیگران بتوانند با او پیوند برقرار کنند، خیری در او نیست.»

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۸۹ ، ۰۵:۱۷
HDI

عاشقانه‌های یک کلمن!

دیگر نمی‌گویم؛ پیشتر نرو!

اینجا باتلاق است!
حالا می‌گردم به کشف باتلاقی تواناتر
در اینهمه خردی که حتی باتلاق‌هایش
وظیفه‌شناس و عالی نیستند

همه‌ چیز در معطلی است
میوه‌ای که گل
پولی که کتاب مقدس
و مسجدی که بنگاه املاک

ما را چه شده است؟
این یک معمای پیچیده است
همه در آرزوی کسب چیزی هستند
که من با آن جنگیده‌ام
و جالب آنکه باید خدمتکارشان باشم
در حالیکه دست و پا ندارم
گاهی چشم، زبان و به گمان آنها حتی شعور!

من بی‌دست، بی‌پا، زبان، گاهی چشم
و به گمان آنها حتی شعور
در دورافتاده‌ترین اتاق بداخلاق‌ترین بیمارستان
وظیفه‌ی حفاظت از مرزهایی را دارم
که تمام روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی
حتی رفقای دیروزم - قربتاً الی‌الله -
با تلاش تحسین‌برانگیز
سرگرم تجاوز به آنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۸۹ ، ۲۱:۴۵
HDI

راز روحیه بالای ائمه در سختی ها

ائمه اطهار

زندگی، پر است از فراز و نشیب های کوچک و بزرگی که موجبات ناراحتی و حزن انسان را فراهم می کنند. بسیاری از مردم در تقابل با نارسائی های زندگی، روحیه خود را می بازند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و گاهی دست به کارهایی به دور از عقل و دین می زنند که خود این کارها گرفتاری ها را افزون و باعث پشیمانی بیشتر می شود.

در این میان، مردان بزرگی که قلبشان سرشار از معرفت به خدا و هستی است، در رفتاری متفاوت با دیگر انسان ها ظاهر می شوند و با حفظ روحیه خویش، از طوفان مصیبت ها به خوبی گذر کرده و به مقصود، نایل می گردند. امامان بزرگوار شیعه از جمله همین انسان های موفق و بلکه کاملترین مصداق آن هستند که با توجه به اینکه همانند سایر مردم با مشکلات و سختی های ریز و درشتی مواجهه می شوند، ولی بخاطر ذخیره بالای معرفتی، بر خود مسلط بوده و با مدیریت روحیه خویش، خود را در بهترین وضعیت قرار می دهند.

حضرت زین العابدین علیه السلام در یک دعا از راز موفقیت ائمه در بحران ها پرده بر می دارد و همگان را به پایبندی به این معارف فرا می خواند: «خداوندا! اگر محزون شوم، پناه و ذخیره من تویی و اگر محروم گردم، اتّکایم به توست و زمانی که به مشقت افتم، از تو فریادرسی می جویم».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۸۹ ، ۱۹:۲۰
HDI


راه اندازی فتوبلاگ کانون قرآن


در این فتوبلاگ تصاویری از فعالیت های مختلف کانون قرآن را می توانید مشاهده کنید.

آدرس:kq.webphoto.ir

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۸۹ ، ۰۶:۱۱
HDI

به دست خود درختی می نشانم

به دست خود درختی می نشانم

به پایش جوی آبی می کشانم

 

کمی تخم چمن بر روی خاکش

برای یادگاری می فشانم

 

درختم کم کم آرد برگ و باری

بسازد بر سر خود شاخساری

 

چمن روید درآنجا سبز و خرم

شود زیر درختم سبزه زاری

 

به تابستان که گرما رو نماید

درختم چتر خود را می گشاید

 

خنک میسازد آنجا را ز سایه

دل هر رهگذر را می رباید

 

به پایش خسته ای بی حال و بی تاب

میان روز گرمی می رود خواب

 

شود بیدار و گوید ای که اینجا

درختی کاشتی،روح تو شاداب


عباس یمینی شریف

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۸۹ ، ۰۴:۴۸
HDI

اگر دعایتان مستجاب شد مواظب سه حالت باشید

دعا

شرایط دعا کردن

اول : اعتراف به گناهان ؛ دوم : شکر نعمت ها؛ سوم : صلوات بر محمد و آل محمد؛ چهارم : دعا کردن و حاجت خواستن ؛ پنجم : صلوات بر محمد و آل محمد.

اگر دعایتان مستجاب شده مواظب سه حالت باشید...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۸۹ ، ۰۴:۲۵
HDI

 شکایتت را به حاج احمد خواهم کرد

"... سوار بر لندرورِ داشتیم همراه حاج‏ احمد از مریوان خارج می شدیم. مطابق معمول، حاجى مى‏خواست به پایگاه‏هاى اطراف سرکشى کند. آن روزها به دلیل در پیش بودن عملیات محمد رسول‏اللَّه(ص)، به تازگى یک سرى نیروى بسیجى برایمان فرستاده بودند و حاج‏احمد خیلى خودش را مقید مى‏دانست تا به آنها رسیدگى کند. اواسط راه، یک دفعه دیدم حاج احمد با یک لحن تند و آشفته‏ به من نهیب مى‏زند: على، بزن کنار!


من که از این برآشفتگى ناگهانى حاجى خیلى دستپاچه شده بودم، پرسیدم: چى شده حاجى مگه؟ با تیغه دست محکم روى داشبورد کوبید و گفت: به تو میگم بزن کنار، همین حالا!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۸۹ ، ۰۴:۲۹
HDI

طلبکاری از علی علیه السلام

امام علی

آیت الله حلی از ابن جوزی  و دیگران از موثقین عامه و خاصه  نقل کرده اند: در کوفه مردی بوده به نام ابو جعفر تاجر، از خصائصش این بوده از اول سال تا آخر سال، همه روزه هر سید فقیری چیزی از او می گرفته او حساب علی علیه السلام می نوشت و بابت خمس حساب می کرد. بعدا این بنده خدا (ابو جعفر کوفی) ورشکست شد؛ کاملاً فقیر شد رفت گوشه خانه نشست. در خانه که نشسته بود دفتر سابق را می آورد، بدهکارها را نگاه می کرد، اگر مرده بودند اسمشان را خط می زد و اگر زنده بودند، می فرستاد عقبشان که ما این قدر از تو طلب داریم، حالا هم گرفتاریم، آن وقت طرف چیزی می فرستاد معیشتش به همین وضع می گذشت. روزی بیرون در منزلش نشسته بود، یک ناصبی از آن دشمن های علی علیه السلام رد شد؛ شماتتی به او کرد و گفت با آن بدهکار بزرگ، علی چه کردی، ابوجعفر چیزی به او نگفت، از غصه و حسرت بلند شد و رفت در منزل گریه کرد.

این تاجر محترم بعد خوابید در عالم رویا خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه واله و سلم و حسنین علیهماالسلام را دید. خاتم الانبیاء رو کرد به حسنین فرمود: پدرتان علی کجاست؟ علی علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه واله و سلم حاضر شد فرمود: یا علی، چرا بدهی ات را نمی پردازی. عرض کرد الان آورده ام. به تاجر فرمود: دستت را دراز کن، دستش را دراز کرد کیسه ای پر از پول به دستش داد فرمود: آخرتت هم محفوظ است از خواب بیدار می شود، می بیند کیسه ای پهلویش است. دست به کیسه می زند، صدای اشرفی می دهد همسرش باور نکرد تا بالاخره گفت این عطای علی علیه السلام است زیرا علی علیه السلام فرمود: من بدهیم را آوردم، هم اکنون دفتر حساب را بیاور ببینم، چه قدر از علی طلب داریم. تمام بدهکاری ها را جمع زد و پول ها را هم شمرد بدون این که یک درهم کم یا زیاد باشد مطابق بود با آن چه از علی علیه السلام طلب داشته است1

 تبیان


1- معاوفی از قرآن، شهید عبدالحسین دستعیب، ص 189 و 190

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۸۹ ، ۲۳:۰۲
HDI

پرسش و پاسخ از حضرت آدم (ع)

حضرت آدم علیه السلام

روزى حضرت آدم علیه‏السلام در محلى نشسته بود، ناگاه شش نفر را که سه نفر از آن‏ها سفید روى و نورانى و سه نفر از آن‏ها سیاه روى و بد منظر بودند مشاهده کرد. اتفاقاً آن شش نفر نزد آدم آمدند، سفیدرویان در سمت راست آدم و سیاه‏رویان در سمت چپ او نشستند.

براى آدم چنین منظره‏اى شگفت آور و غیر عادى بود، بى درنگ از آن‏ها خواست خود را معرفى کنند و بعد به سمت راست خود توجه کرد و از یکى از سفیدرویان پرسید: تو کیستى؟

من عقل و خرد هستم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۸۹ ، ۰۶:۴۰
HDI